از کسانی بترسید که خود را فرشته می‌پندارند 
*دکترناصر مهدوی 

این گروه ؛ نه تنها  به بخاطر اشتباهات سهمگین ؛ عذرخواهی نمی‌کنند که حتی با اصرار تمام ؛ راه‌حل‌های غلط گذشته را تکرار می‌کنند و با چشمانی بسته در راهی پرخطر به پیش می‌روند ۰

پرسش: آدمی موجود شگفت‌انگیزی است؛ با تامل در رفتار آنها؛ معلوم می‌شود که گاهی انسان چنان سقوط می‌کند که تبدیل به زشت‌ترین جنبنده‌ آفرینش می‌شود و گاهی نیز به سبب قلب‌های مهربان و فرزانه‌ای که می‌شناسیم؛ زیباترین رفتار را از آنها مشاهده می‌کنیم ۰ 
در کتاب مشهور برادران‌کارامازوف که یکی از گرامی ترین آثار ادبی تاریخ  است ؛ نویسنده می‌کوشد از طریق چهره‌های اصلی رمان؛ نشان دهد که باطن آدمیان میدان نبرد دائمی  شیطان و خداوند است ۰ 

در میان برادران کارامازوف ؛
 دیمیتری برادر بزرگ‌تر خانواده؛ به‌دلیل گذشته و نوع تربیتش؛ درگیر زندگی سطحی و مبتذل است و روزگار را با کامجویی و هوس‌رانی سپری می‌کند ۰ بر خلاف او  برادر کوچک‌تر یعنی آلیوشا؛ سرشتی پاک دارد و می‌کوشد تا لحظه‌های عمر را در مراقبت و  مناسبات پاکیزه اخلاقی سپری کند ۰

هنگامی که دیمتری از خاطرات شیطانی خود سخن می‌گوید ؛ آلیوشای اهل ایمان به برادر بزرگتر هشدار می‌دهدکه با حرف‌هایی که به زبان می‌آوری من نیز به خود می‌لرزم و  احساس بدی پیدا می‌کنم       
می‌گوید : من انسانم وهیچ انسانی حتی فرهیختگان نیز از وسوسه شیطان در امان نیستند و بیم آن می‌رود که ناگهان بلغزند و ایمانشان بر باد رود.

یادآوری شد که قلب آدمی عرصه نبرد خدا و شیطان است و این نبرد همواره در درون آدمی جاری است.

دیمتری از شنیدن این‌سخنان به حیرت می‌افتد و خطاب به برادر  می‌گوید ؛ تو بیشتر اوقاتت را درصومعه و در هوای ایمان نفس می‌کشی مگر ممکن است شیطان در تو  نیز نفوذ  کند ؟ 
آلیوشای محبوب می گوید ؛ هر یک از ما بر پله نردبانی ایستاده‌ایم که شیطان آن را در دست دارد ؛ تو در پله سیزدهم هستی و من در پله دوم ۰ 
آلیوشا با این سخن تاکید می کند هیچ‌کس از لغزش و خطا مصون نیست وهیچ انسانی نمی‌تواند ادعا کند که از گناه و فریب نفس برای همیشه در امان خواهد بود.

با چنین مقدمه‌ای داستایفسکی به یاد می آورد که ؛ شخصیت‌های ارزنده ؛ روح‌های شریفی هستند که مدام خود را می‌آزمایند و گوش به نقد و نصیحت دیگران می‌گشایند تا جاده زندگی را کج نروند۰ 
در برابر ؛  چقدر خطرناک هستند آنهایی که در دام انواع خطاهای اخلاقی اسیرند و در تاریکی درون گرفتارند ؛ اما خویش را فرشته می‌پندارند و به منطق  غلط خود اصرار می‌ورزند.

آدمیانی که باور دارند فرشته نیستند و وسوسه شیطان را جدی می‌گیرند ؛ فروتنانه و با احتیاط روی زمین قدم برمی‌دارند و در صورت ارتکاب گناه و تصمیمی اشتباه ؛ ناله سر می‌دهند ؛ عذرخواهی می‌کنند و برای جبران خطای خود تلاش می‌کنند 

اما دریغ از آنهایی که مغرورانه خود را منزه از هر نقصانی می‌انگارند و مسولیت  هیچ خطایی را برعهده نمی‌گیرند.
این گروه ؛ نه تنها  به بخاطر اشتباهات سهمگین ؛ عذرخواهی نمی‌کنند که حتی با اصرار تمام ؛ راه‌حل‌های غلط گذشته را تکرار می‌کنند و با چشمانی بسته در راهی پرخطر به پیش می‌روند ۰

 

###




نظرات کاربران

آخرین اخبار
از پرسش به شما 1
از پرسش به شما 2
یادداشت و نظر
از پرسش به شما
تماشا و نشست
© تمامی حقوق برای شرکت ایده بکر مبین محفوظ است.